بایگانی

Posts Tagged ‘warsaw’

كاخ لازيينكي

مارس 9, 2009 5 دیدگاه

بعد از مدت هاي زياد بالاخره تصوير و تاريخچه عمارتي را كه ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه قاجار در طي اقامت خود در ورشوی لهستان در آن جا ساكن بوده اند و در خاطرات خود از آن ياد كرده اند رايافتم ، نمي توانم خوشحالي خود را بعد از ديدن اين تصاوير بيان كنم ادراكي خاص كه با خواندن خاطرات اين دو پادشاه قاجار در وصف اين عمارت در من بوجود آمد.
شما را به درك اين زيبائي دعوت مي كنم

lazienki_palace1

كاخ لازينكي

براي مطالعه بيشتر در مورد اين كاخ مي توانيد به پيوند زير مراجعه كنيد :
Łazienki Palace

وهمچنین این مقاله که خاطرات ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه در خصوص این کاخ را در خود دارد :
یادمان سفر مظفرالدین شاه به ورشو

این عکس رو بوسیله نرم افزار Google Earth از پارک لازینکی تهیه نمودم که کاخ مورد بحث ما نیز در آن  مشخص هست . برای دیدن این منطقه می توانید از این طول و عرض جفرافیائی در نرم  افزار فوق  استفاده کنید :
52° 12′ 46″ N, 21° 1′ 58″      E

تصویر ماهواره ای پارک لازینکی

تصویر ماهواره ای پارک لازینکی

يادمان سفر مظفرالدين شاه به ورشو

عکس مظفرالدین شاه به همراه روتوش دستی آب و مرکب ، آتلیه رامبراند ورشو، 1900 میلادی - حوضخانه کاخ گلستان

عکس مظفرالدین شاه به همراه روتوش دستی آب و مرکب ، آتلیه رامبراند ورشو، 1900 میلادی – حوضخانه کاخ گلستان

قطعا، گفتار حاضر اگر مختصر آراستگی و درخوری در خود دارد، می توان آن را نشانی در بهره مندی ام از بینش و ادراک اساتید قاجارپژوه دانست، آموزه ی که دربردارنده نگاهی است ساختاری: “ بازنگریستن به آثار پیش رویمان.”

 هرچند که هر اثر رازوارگی مشخصه خودش را دارد. ولی منظور من، در این گفتار، چندان پرداختن به خود اثر نیست. بلکه بیان این مطلب است که آنگونه نگاه و بازنگریستن که در اختیار شما دانشوران گذاشته شده است، تا چه حد می تواند بر پژوهش های قاجار شناسی و پیشبرد این گونه پژوهش ها و کوشش ها موثر افتد و یاری رساند.
قطعا کاستی هائی در طول گفتار در مضامین و تحلیل ها پیش آمده است که نیازمند مطالعات و تحلیل های ژرف و همه جانبه ای می باشد. پژوهش هائی می خواهد تفصیلی تر و انتقادی تری، که از منظر من ناتمام مانده است.

انتشار این گفتار می تواند کار مهمی باشد و اهمیت آن در خور اعتنا، از آن روی که می خواهد آغاز دریافتی گردد  برای نزدیکتر شدن به درک نسبتا واقع بینانه ای از شخصیت آثار پیش رویمان. و همچنین روندی که ما را به اینجا رساند :

« نوجوئی هایمان.»

و موضوع این گفتار، یادمانی فوق العاده زيبا، كه به آن دلبستگي زيادي دارم، هم بواسطه سبک اجرا و هم  به نوعی به طريقه دریافت آگاهی از اين اثر بعد از حدود 601 سال، كه شرح آن در نوع خود شنيدني است.

به مرور كه كار كارشناسي تابلو هاي حوضخانه1 کاخ گلستان به انجام مي رسيد – روندي كه هنوز ادامه دارد – گه گاه نياز به تغيير و تحولاتي در اين مجموعه حس مي گرديد، اين تغييرات بواسطه توسعه آگاهي هاي ما نسبت به مجموعه مورد نظرمان امري اجتناب ناپذير بوده و مي باشد. در اين راستا، به جهت تكميل مجموعه حوضخانه به مخزن تابلوهاي نقاشي رفته تا اثري را به مجموعه اضافه كنيم، بعد از بررسي هاي زياد تابلوئی توجه ما را به خود جلب نمود، اثری فوق العاده زيبا که تبحری منحصر بفرد در اجراي آن بکار گرفته شده بود. شیوه به هم آوری عكس با ویرایش دستی آب و مركب که تصوير مظفرالدين شاه2 را به سرانجام رسانده بود، كار رقم رامبراند3 و شهر ورشو – پایتخت لهستان که در آنموقع جزء متصرفات روسيه بوده است – را بر خود داشت.

برداشت اوليه اين بود كه اين تصوير به احتمال زياد در كشور آلمان به انجام رسيده است. زيرا امضاء به آن واحد جغرافيائي چندان وابستگي نشان نمي داد و طريقه نگارش نام ورشو نيز به زبان آلماني بوده و هم چنين مظفرالدين شاه طي سفر اول خود به اروپا در سال 1900 ميلادي – 1318ق برابر با 1279ش- در حدود 4 تا 5 روز بيشتر در ورشو اقامت نداشته و تصورش مشکل می نمود چنين كاري درخور، در اين مدت محدود به انجام رسيده باشد. – که البته بعد ها با شناخت سبک بکار گرفته شده یعنی عکاسی با روتوش دستی آب مرکب تصور اجرای این کار در این مدت نیز امکان پذیر می نماید- . با بررسي که در مرکز اسناد تصویری کاخ گلستان نیز انجام پذیرفت، آلبومی با نام آتلیه رامبراند جلب توجه نمود که مشتمل برمجموعه عکس هایی از کاخ لازینکی بود. آتلیه مورد بحث در ورشو واقع گردیده، و با توجه به امضاء آتلیه پای کار تابلوی مظفرالدین شاه و همچنین نگارش آلمانی نام ورشو در متن امضاء، نتیجه گیری گردید که این اثر ترکیبی از هنر عکاسی و آب مرکب است که در آتلیه عکاسی رامبراند در شهر ورشو لهستان به انجام رسیده  و  این آتلیه قطعا توسط شخص یا اشخاصی آلمانی زبان دایر و اداره می گردیده است.

اما در مورد تاریخ و سال اجرای اثر، در بررسی قاب اثر – دو گوشه پائين تابلو – به نکته جالبی برخورد نمودیم. به منظور بسته بندی اثر و به جهت اينكه به تابلو موقع قرار گيري عمودي بر روی زمين آسيب وارد نشود دو روزنامه به شكل چند لا و تاشده به آن متصل گردیده بود كه معمولا از لحاظ فني در مرحله بعد از قاب سازي و موقع حمل اجرا مي شود.  روزنامه ها جهت بررسی از تابلو جدا گردید. اين روزنامه ها دقيقا تاريخ 1900 ميلادي – تاریخ سفر اول مظفرالدین شاه به اروپا – را بر خود داشته و مربوط به شهر درسدن4 در كشور آلمان بودند. آیا این تابلو در آتلیه رامبراند ورشو، انجام و قاب گردیده و در شهر درسدن عمل بسته بندی کار انجام شده است؟ – با توجه به اینکه مظفرالدین شاه قاجار در سفر فوق الذکر در شهر درسدن نیز اقامت داشته اند -، یا این روزنامه راه به شهر ورشو باز کرده بود و آتلیه آلمانی زبان ما در شهر ورشو لهستان آن را به جهت حفاظت در تابلو بکار گرفته بودند؟ گزارشي بدين مضمون تهيه گردید :

« در تاريخ 13 تيرماه 1385 نسبت به باز كردن روزنامه اي كه جهت بسته بندي تابلوي عکس و آب مركب مظفرالدين شاه ( تصویر سمت راست ) با امضاء Rambrandt و واژه Warschau، اقدام گرديد. كه بعد از باز كردن تاريخ7/7/0091 م بر روی روزنامه رویت گردید، كه با تاريخ سفر اول فرنگستان مظفرالدين شاه قاجار تطابق كامل داشته و طبق بررسي هاي بعمل آمده مظفرالدين شاه در تاريخ پنج شنبه 9 صفر 1318 ه.ق ( 17/ خرداد / 1279 ه.ش ) تا دوشنبه 13 صفر همان سال ( 21/ خرداد / 1279 ه.ش و 7/ 6/1900 ميلادي تا 11/6/1900) در ورشو اقامت داشته است. روزنامه فوق الذكر دقيقا تاريخ يك ماه بعد را بر خود دارد.»

صفحه اول روزنامه پیدا شده در تابلوی مظفرالدین شاه فاجار

البته در اينجا صرفا تصوير اول روزنامه كه تاريخ و عنوان روزنامه را بر خود دارد آورده می شود. نكته اي كه برايمان جالب بود اين است كه اين روزنامه ها چطور در اين 106 سال كه از تاريخ آن مي گذشت از تابلو جدا نگردیده بود؟! آيا اين تابلو از ابتدا مورد توجه مظفرالدين شاه واقع نشده و راه به سوي انبار باز كرده است ؟! مظفرالدين شاه در خاطرات روزانه سفر خود به تاريخ پنج شنبه 9 صفر 1318 ه.ق ورود خود به لهستان را اينگونه شرح مي دهد :

«…تا آمديم به گار راه آهن شهر ورشو رسيديم پرنس فرمانفرماي لهستان روس كه اسمش امير تيسكي است با جميع صاحب منصبان نظامي مقيم ورشو در گار حاضر بودند سربازان و اهل نظام تا آخر صف ملاحظه كرديم بعد كه از جلو ما دفيله كردند من و جناب اشرف صدر اعظم و پرنس و اميرال در يك كالسكه نشسته ساير ملتزمين هم در كالسكه هاي ديگر بطرف شهر روانه شديم در بين راه همه جا سرباز و سوار و توپچي در كنار خيابان ها صف زده بودند و تماما براي تهنيت و احترام ما هورا مي كشيدند عموم مردم از ورود ما زياده اظهار شعف مي نمودند ما هم به همه اظهار مهرباني مي كرديم و با دستمال تعارف مي نموديم حقيقه خيلي خوب از ما پذيرائي كردند از پلي گذشتيم كه بر روي رودخانه ورشو ساخته اند كه تقريبا سيصد ذرع طول پل مي شود خيلي پل غريبي است دو كشتي بخاري هم روي رودخانه در حركت بود بعد آمديم بعمارت لازنسكي كه از براي نزول ما حاضر كرده بودند اين عمارت از بناهاي سلاطين لهستان است پارك و عمارت غريبي است دو درياچه در جلو اين عمارت واقع است كه به قدر درياچه سلطنت آباد مي شود خيلي مصفي است درختهاي مارونيه خيلي بزرگ دارد من خيلي مايل بودم برگ اين درخت را ببينم و در اينجا كه ديدم بقدر درختهاي نارون بزرگ ايران است درختي ديدم كه تا امروز نديده بودم برگ هاي قرمزي داشت برنگ آلوچه هاي قرمز ايران ناصر خاقان را گفتيم رفت شاخه از آن چيده آورد تماشا كرديم خيلي غرابت و تماشا داشت …»5

به باورمان عكسي كه از مظفرالدين شاه گرفته شده و پایه این اثر ارزشمند گردیده در همين عمارت لازنسكي برداشته شده  است به خاطرات مظفرالدين شاه در روز جمعه 10 صفر 1318 ه.ق توجه كنيد :

« صبح كه از خواب بيدار شديم اميرال آمده عرض كرد ترتيب مشق و مانوري در خارج شهر داده شده بايد بانجا برويم پرنس فرمانفرما هم در آنجا براي پذيرائي حاضر است من و جناب اشرف صدر اعظم و اميرال و وزير دربار در يك كالسكه نشسته حركت كرديم بعضي از ملتزمين هم در ركاب بودند از اين پارك تا آن نقطه كه موقع مانور بود بيست دقيقه راه است … بعد از اتمام مانور ما با جناب اشرف صدراعظم و اميرال سوار كالسكه شده به طرف منزل آمديم و در بين راه بدر خانه پرنس فرمانفرما آمده كارت گذاشتيم و از آنجا گذشتيم آمديم منزل عكاسي را كه مطيع السلطنه حاضر كرده بود كه عكس ما را بيندازد چند قطعه عكس مرا برداشت…»6

هم او در روز يكشنبه 12 صفر 1318 ه.ق مي نويسد :

«…عكاسي كه پريروز عكس ما را انداخت امروز عكس ها را حاضر كرده بود بتوسط صنيع السلطنه بحضور آورد الحق خيلي خوب عكس انداخته بود …. چند قطعه كارت پستال عكس ما را درست كرده بودند بحضور آوردند آنها را دستخط كرديم و به تبريز فرستاديم …»7

مظفرالدين شاه در روز دوشنبه 4 ربيع الاول 1318 ه.ق موقعي كه در كنتركسويل ( فرانسه ) بوده باز از اين عكاس صحبت مي كند :

«…امروز آن عكاس پير مرد ورشوي سابق الذكر عكسهاي ما را از ورشوي به كنتر كسويل آورده بود يكهزار منات باو انعام داديم …»8

روز دوشنبه 13 صفر 1318 ه.ق روز خروج مظفرالدين شاه از ورشو است :

« امورز صبح اميرال و پرنس اميرتيسكي فرمانفرماي لهستان روس آمده عرض كردند كالسكه بجهت حركت حاضر است سوار شده از قصر لازنسكي آمديم تا بگار راه آهن باز اطراف راه مثل روز ورود جمعيت ايستاده بودند و قشون نيز همانطور با كمال نظم و آراستگي از كنار راه صف بسته بودند رسيديم بگار پرنس فرمانفرما كه بسيار مرد نجيب عاقل درستي است و يك قطعه نشان تمثال خود مانرا هم بايشان داده بوديم از اينجا مرخص شده رفت اميرال و ساير مهماندارها همراه بودند سوار ترن شده براه افتاديم تا رسيديم به الكساندروف كه سرحد مابين خاك روسيه و آلمان است …. اينجا همانجاست كه شاه شهيد هم در سفر آخر شام خورده بودند و … ميرزا رضا خان مويد السلطنه وزير مختار برلن هم ترن آلمان را به اينجا آورده بود از اينجا بايد به ترن آلمان كه خودمان تا كنتر كسويل اجاره كرده و بخرج خودمان با نجا مي رويم سوار شويم …. بقدر ساعتي كه گذشت از خاك روسيه خارج و داخل خاك آلمان شديم.»9

ناصرالدين شاه نيز در سفر دوم فرنگ خود 1295 ه.ق وارد ورشو شده و در همين قصر لازنسكي اقامت داشته است ، ناصرالدين شاه در خاطرات روز سه شنبه مورخ 25 جمادي الاول 1295 ه.ق مي نويسد :

« ورشو شهر بسيار قشنگي است ، اما ظاهر عمارات و خانه ها قدري چرك است چراغ گاز دارد ، ميدان هاي خوب دارد ….. خلاصه رفتم خيلي راه الي عمارت و باغي كه براي ما حاضر كرده بودند يك ساعت راه بود ، اين عمارت در آخر شهر اتفاق افتاده است ، اسم عمارت قصر لازنسكي و از بنا هاي استانيسلا س اوگوست است كه صد سال قبل از اين پادشاه لهستان بوده است .

اگر چه اين عمارت در پيش عمارات دولتي مسكو و پطر هيچ است ، اما به يك سليقه و مزه ساخته شده است و اسباب و مخلفات خانه از آئينه ها و ميز و صندلي و مجسمه هاي مرمر كه هيچ جا به اين سليقه نديده بودم . منظرش به درياچه و باغ و خيابان هاي خوب است و دوم مرتبه است اين عمارت ….. شب را كل باغ را چراغان كرده بودند …. توي آبها چراغ بود . شهر ورشو خيلي اباد و پر جمعيت است . دويست و پنجاه هزار نفر جمعيت دارد ، مذهب اين مملكت آنچه عيسوي است كاتوليك است ، باقيمانده يهودي هستند ، نصف اين شهر يهودي است و در مملكت لهستان روس دو كرور يهودي هستند .بعد از حمام ورشو، صاحب اين حمام ها كه اسمش موسيو قايناس است گفت عكسخانه همين بالاي حمام است ، بيائيد عكس بيندازم. رفتم بالا ، لابراتور خوبي داشت و چشم انداز بسيار خوبي به رودخانه ويستول و قدري از شهر داشت چند شيشه عكس ما را انداخت ، بعد سوار شده آمديم منزل . الحمدالله تعالي خوش گذشت .»01

هرچند كه در اين تصویر شیوه هم آوری عكس و آب مركب استفاده گردیده است، ولي از شايستگي هاي ارزشمند آن به عنوان يك اثر فوق العاده هنري كم نمي كند وهر موقع كه به حوضخانه مي روم مرا به خود مي خواند و لحظاتي به آن مي نگرم.

همايون خداداد ، كاخ گلستان

 ***

1- حوضخانه تالار عاج که در سال 1376 خورشیدی به موزه تابلوها و برخی آثار اهدائی دربار اروپا به ایران تبدیل گردید.

2- http://en.wikipedia.org/wiki/Mozzafar-al-Din_Shah

3- Rembrandt ( در اینجا نام آتلیه عکاسی در ورشوی لهستان می باشد )

4- Dresden ( پایتخت ایالت ساکسن در کشور آلمان است. )

5- مظفرالدين شاه قاجار . سفرنامه مظفرالدين شاه به فرنگ ( سفر اول ). تهران: شرق . 1363 . چاپ دوم ص 77 و 78

6- مظفرالدين شاه قاجار . سفرنامه مظفرالدين شاه به فرنگ ( سفر اول ). تهران: شرق . 1363 . چاپ دوم ص 79

7- همان ماخذ ، ص 80 و 81

8- همان ماخذ، ص 100

9- همان ماخذ. ص 81 و 82

10-  قاضيها ، فاطمه . روزنامه خاطرات ناصرالدين شاه در سفر دوم فرنگستان ( 1295 ه.ق ) .  تهران : سازمان اسناد ملي ايران. چاپ اول . 1379 ص 109 تا 111 و 115